تا حالا شده نگاه بندازی به پائینِ شهر
آدمائیکه مجبورن توُ فقر گائیده شَن
زیرِ رنگِ سیاهُ خاموشِ تاریکِ شب
زندگی میکنن با اینکه ساقیه دردَن
بذار، بذار بخونم از نم نمِ بارون
مردی که همه وجودش از غمِ داغون
از همه جا رونده شده منزویِ
شاید بشه گفت فقر دلیلِ محکمیه
شده یه لحظه خودتو بذاری جاش
که وقتی مرد پولِ دارو نداشت چه حالی داشت
فقط دعا می تونست بکنه واسه شفاش
زنشو از دست داد اونکه بود همرازِ شباش
شده ببینب اون قشرِ..................
اسم این تکستمو فقر گذاشتم. جریان ازین قراره که اومدم از تقابل فقر و امید گفتم. بنظرم قشنگه چون واسش زحمت زیادی کشیدم. حالا میخوام بفروشمش.
قیمت 90هزار تومن.
09399111595 اشکان احمدی